حالات پیامبر در نمازحالات پیامبر در نماز، را اینگونه نقل کرده اند که هرگاه که به نماز میایستادند چهرهاش به جهت خوف از خداوند تغییر میکرد. ۱ - پیامبر اسلام و نمازپیامبر بزرگوار اسلام (صلّیاللهعلیهوآله) به حق، بنده حقیقی حضرت حقّ است، و به این معنا هر روز در پنج نوبت شهادت میدهیم «و اشهد ان محمّداً عبده و رسوله»، یعنی: گواهی میدهیم که حضرت محمّد (صلّیاللهعلیهوآله) بنده و فرستاده اوست. حضرتش گوی سبقت را در این وادی بر همگان و از همگان ربوده و در این معنی و دیگر معانی الگو و اسوه میباشد، که: «لقدکان لکم فی رسولِ اللهِ اسوةٌحسنةٌ. »، یعنی: هر آنچه وجود رسول الله (صلّیاللهعلیهوآله) برای شما الگوی نیکویی میباشد. در احوالش چنین نقل کردهاند: «کان النّبی (صلّیاللهعلیهوآله) اذا قام الی الصلوة یربد وجهه خوفاً من الله تعالی و کان لصدره اولجوفه ازیز کازیز المرجل»، یعنی: پیامبر خدا (صلّیاللهعلیهوآله) هرگاه که به نماز میایستادند چهرهاش به جهت خوف از خداوند تغییر میکرد، و صدایی همچون جوشش دیگ از درون حضرت شنیده میشد. عایشه همسر پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) میگوید: شبی حضرت از رختخواب برخاست و مشغول مناجات شد تا نزدیک صبح عبادت کرد و پس از آن گریههای سختی سر داد، به حضرت عرض کردم: چرا خودت را به زحمت میافکنی در حالیکه خداوند، گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است؟ فرمودند: ای عایشه! آیا به پاس این همه نعمت بنده شکرگذاری نباشم. در ابتدای وحی آنقدر بر پنجه پا به عبادت ایستاد تا پای مبارکش ورم کرد و آیه نازل شد: «طه (۱) ما انزلنا علیک القرآن لتشقی (۲)؛ یعنی ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را به سختی بیفکنی». ۱.۱ - ذکر یک روایتو نیز روایت شده است: «کان اذا قام الی الصلوة کانّه ثوب ملقی»، یعنی: وجود مبارک پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) هرگاه به نماز میایستاد، گویا جامهای پهن شده به روی زمین بود. علاّمه مجلسی در «حیوةالقلوب» مینویسد: پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) وقتی شب میخواست بخوابد، آب وضو را نزدیک سر خود میگذاشت و سر آب را میپوشاند و مسواک را زیر فراش خود قرار میداد، و قدری میخوابید و چون بیدار میشد، نظر به اطراف آسمان میکرد، و آیات آخر سوره آلعمران را تلاوت میفرمود، سپس مسواک میکرد و وضو میگرفت، و چهار رکعت نماز میخواند، و رکوع و سجود را به قدری طول میداد که گویا سر از رکوع بر نخواهد داشت، و همچنین سجود را طول میداد، و به رختخواب برمیگشت، و قدری میخوابید، سپس بیدار شده و باز نظر به آسمان میکرد، و آیات را میخواند و مسواک میکرد، و وضو میگرفت و به همان طریق چهار رکعت نماز خوانده و باز به رختخواب برمیگشت و قدری میخوابید و باز برمیخواست، و به همان آداب عمل میکرد. و نماز وتر و نافله صبح را میخواند و سپس به مسجد برای ادای نماز صبح میرفت. [۱۰]
ارزش و اهمّیّت نماز به زبان ساده، ۴۵-۴۶.
۲ - استمداد از نماز«و عن حذیفة قال: کان رسول الله (صلّیاللهعلیهوآله) اذا حزبه امر فزع الی الصّلاة»، یعنی: حذیفه گوید: شیوه رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) چنان بود که چون مشکلی برای او پیش میآمد، به نماز پناه میبرد، و از آن استعانت میجست. «و عن النبّی (صلّیاللهعلیهوآله) قال: کانوا یعنی الانبیاء یفزعون اذا فزعوا الی الصّلاة»، از رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) روایت شده که فرمودند: پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانی میشدند به نماز پناه میبردند. «و عن الذین الدّرداء قال: کان رسول الله (صلّیاللهعلیهوآله) اذا کانت لیلة ریح کان مفزعه الی المسجد حتّی یسکن، و اذا حدث فی السّماء حدث من کسوف شمس او قمر کان مفزعه الی الصّلاة»، یعنی: ابو درداء گوید: رسم رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) چنان بود که چون شبی باد سهمگینی میآمد به مسجد پناه میبرد، تا آرام گیرد، و چون در آسمان کسوف و خسوفی اتّفاق میافتد به نماز پناه میبرد. در احوالات اصحاب رسول خدا (صلّیاللهعلیهوآله) و بزرگان نیز مینویسند که: در سختیها و مشکلات و مصائب به نماز پناه میبردند، و از آن استمداد میجستند که از باب نمونه به این روایت توجّه کنید. از ابن عبّاس روایت شده که در مسیری میرفت که خبر مرگ فرزندش را به او دادند (در روایت دیگری دارد که خبر مرگ برادرش «قثّم» را به او دادند.) . در این وقت او از مرکب پیاده شد و به کناری رفت و دو رکعت نماز به جای آورد و بازگشت و آنگاه گفت: ما همان کاری را که خدا به ما دستور داده بود انجام دادیم که میفرماید: «و استعینوا بالصبر و الصّلاة....» ۳ - پانویس۴ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حالات پیامبر در نماز»، تاریخ بازیابی ۹۵/۱۰/۱۷. |